روایتی از پیمایش زیباترین تنگه طبیعت ایران/ سلام رغز زیبا!
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۹۱۴۸۱
صبح، پیش از سحر، با اشتیاق بیدار میشویم. نیسانهای آبی جلو در اقامتگاه منتظر ما هستند. کولهها را برمیداریم و سوار نیسانها میشویم. راهی خاکی و پر فراز و نشیب پیش روست؛ راهی خشن که حدود دو ساعت ما را در دل رشته کوه زاگرس بالا میبرد. در تاریکی صبحگاهی، ستارهها شفاف و قابل شمارشاند؛ دلت میخواهد دست دراز کنی و آنها را از آسمان بچینی؛ اما طولی نمیکشد که پرده زرافشان خورشید پهن میشود روی صورتت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صبحانه میخوریم، لباس مخصوص میپوشیم و کوله به دوش با صدای بلند، سکوت کوهستان را در هم میشکنیم؛
- سلام رغز زیبا!
اولین آبشار، اولین حوضچه و اولین پرش
«رَغِز» به معنای بکر و لغزنده است. رغز، تنگهای است در غرب شیراز که از دو طرف با دیوارههای بلند محصور شده است. در دل این تنگه تنگ و باریک، ۶۴ آبشار و بیش از 100 حوضچه طبیعی جای گرفته است. از این ۶۴ آبشار، ۱۲ آبشار نیاز به فرود با طناب دارد. ارتفاع فرودها بین ۶ تا ۶۵ متر است و مابقی آبشارها با پرش در آب، قابل گذر است. حوضچههای زیر آبشارها هم بین ۶ تا ۲۰ متر عمق دارند.
اولین آبشار، اولین حوضچه و اولین پرش تنگه رغز؛ کمی تردید، کمی ترس، کمی مکث و انبوهی هیجان و ناگهان پریدن به داخل آب... در لحظهای تمام ترسها تمام میشود و سرمای آب تو را به مرز واقعیتهای رؤیایی سوق میدهد. یکی از ۶۴ آبشار را پشت سر میگذاریم. پر از شادی هستیم و پر از شور و هیجان؛ حوضچهای سبز رنگ با آبی سرد و زلال که تمام خستگی سفر را برطرف میکند.
آبشار نگین؛ نگینی در دل صخرهها
به سراغ حوضچه بعدی میرویم تا باز ترس و هیجان را تجربه کنیم اما در پرش دوم دو نفر از همراهان دچار آسیب میشوند و آسیبدیدن جزء جداییناپذیر ورزش درهنوردی است. مشکلشان آنقدرها جدی نیست اما آنقدر هست که از ادامه راه باز بمانند و به ناچار برگردند. حالا گروه در سکوت مثالزدنی تنگه به راه خود ادامه میدهد. میرویم و میرویم تا به اولین فرود فنی با طناب برسیم. اسمش آبشار «نگین» است و انصافاً همچون نگینی در دل صخرهها میدرخشد.
اولین لذت فرود را با تمام وجود حس میکنیم. روال درهنوردیها اینگونه است که معمولاً یک گروه سه تا چهار نفره مسئولیت فنی ایجاد کارگاههای فرود و طنابریزی را به عهده میگیرند تا نفرات دیگر راحتتر پیمایش کنند اما اینجا در تنگه رغز خبری از آن قاعده نیست.
درست مثل کودکی سر به هوا
پرشهای پی در پی و تجربه کردن آبشار دوم به نام «بومرنگ»؛ وجه تسمیه آبشارها جالب است. سعی میکنیم نام آبشارها را به خاطره فرود گره بزنیم تا بهتر در ذهن بمانند. سومین آبشار «مسعود» نام دارد و عمق حوضچهاش حدود ۸ متر است. ماندهایم از طبیعت اطرافمان عکس بگیریم یا محو تماشای آن شویم. آبشار چهارم، آبشار «گلاب» است اما به نظر من همه آبشارهای مسیر همچون گلاب دلنشین است.
به آبشار پنجم میرسیم؛ به آبشار فتح؛ حالاگویی بهشت دیگری را فتح کردهایم. گاهی برای نوشیدن آب و خوردن تنقلات چند دقیقهای توقف میکنیم اما در هر توقف درست مثل کودکی سر به هوا، تنها چیزی که حواسمان به آن نیست، خوردن است.
آبشارهای «حکمت»، «کبوتر»، «جام» و «دماغه» را پشت سر میگذاریم تا به دهمین و بلندترین آبشار مسیر یعنی «آذرخش» برسیم. فرود سختی است و نداشتن پشتیبان، کار فرود را حساس و خطرناک کرده است. 65 متر در دل صخره پایین میرویم. در انتهای این دالان بلند عمودی، حوضچهای زیبا همچون زمرد در انتظار ماست. چشمانداز حوضچه، شوق رسیدن به انتهای فرود را دوچندان میکند.
همچون گیسوانی سپید بر شانههای سبز صخره
همه فرودها فنی نیستند. گاهی کافی است به جای پریدن یا فرود با طناب، فقط بنشینی روی جریان لغزنده آب آبشار و سُر بخوری. گاهی مسیر سقوط، پرشیب است و گاهی قوسدار و پرهیجان. گروه از این پارک آبی طبیعی به وجد آمده است.
در بیشتر حوضچهها میشود ماهیان زیبا و پر جنب و جوش را دید اما در حوضچه آبشار بعد از آذرخش، ماجرا جور دیگری است. بیجهت نیست که درهنوردها اسم این حوضچه را «آکواریوم» گذاشتهاند. آبشار قبل از این حوضچه، توسط یک صخره بزرگ سرسبز به دو نیم میشود و همچون گیسوانی سپید از شانههای سبز صخره پایین میلغزد و به حوضچهای میریزد که پر از ماهی است.
مثل غواصان اقیانوسهایی که در فیلمهای مستند نشان میدهند، اینجا میتوانی در لابهلای ماهیان غوطهور شوی و صمیمیتی خاص را تجربه کنی. دل کندن از حوضچه آکواریوم کار سختی است اما آبشار یازدهم، آبشار «یادگار» منتظر ماست. آخرین پرشها و آببازیها را هم تجربه میکنیم و به آخرین فرود میرسیم. یادگار هم، یادگاری میشود در دل خاطرههای تنگه رغز...
کمکم باید با این بهشت وداع کنیم. شاید برای همین است که اسم آخرین آبشار را «وداع» گذاشتهاند. آبشار آخر هم بلند است و هم خاص و به حوضچهای منتهی میشود که نامش «قلب» است؛ یعنی قرار است این زیبایی تا آخر عمر در قلب ما ثبت شود. پس از ساعتها پرش و سرسره بازی و فرود به انتهای این رغز میرسیم و انصافاً که لقب عروس تنگههای ایران، برازنده «رغز» است.
محمدمهدی امینیزاده